بهترین بازیهای ویدیویی سال ۲۰۲۰
۳ سال پیش
Super Mario 3D All-Stars
شاید دلمان میخواست که چشممان به جمال یک بازی کاملا جدید از ماریوی دوست داشتنی بیفتد ولی نینتندو ادیسه ۲ و یا یک بازی کاملا جدید را عرضه نکرد و به جایش یکی از بهترین ریمسترهای تاریخ این نسل را در یک پکیج ارائه داد. Super Mario 3D All-Stars نوستالژی هیجان انگیزی از دنیای ماریو است و در برگیرنده سه بازی دوست داشتنی از این فرنچایز که با کیفیتی بهتر و رفع برخی مشکلات در دسترس گیمرها قرار گرفته است، عنوانی کاملا با ارزش که بار دیگر ثابت میکند تقریبا هیچیک از عناوین ماریو کهنه نمیشوند و همیشه جذاب باقی میمانند!
Hyrule Warriors: Age of Calamity
Calamity دومین قسمت از سری بازیهای Hyrule Warriors است که با محوریت قرار دادن فرنچایز افسانه زلدا و جمع آوری کاراکترهای نام آشنای قدیمی در قالب سبک خاصی از هک اند اسلش به نام موسو، ساخته شده است. در واقع این عنوان را میتوان کراس اوری بین دو فرنچایز Dynasty Warriors از حیث گیمپلی و The Legend of Zelda از حیث شخصیت پردازی دانست. گیم پلی این بازی با وجود ۱۸ شخصیت که هرکدام مهارت و سیستم مبارزه منحصر به فرد خود را دارا هستند هرگز خسته کننده نخواهد شد. جلوههای بصری، ویژوال مبارزات و صداگذاری در این عنوان به بهترین نحو کار خود را کردهاند؛ اما ضعف داستانی و کمبود محتوای عمیق و درگیر کننده مانع از تبدیل شدن این عنوان به اثری شاهکار شده است. علاوه براین افت فریم در صحنههای شلوغ مبارزات نیز در زمرهی ضعفهای آشکار این عنوان شمرده میشود.
Valorant
جایگاه کانتر استرایک طی سالهای گذشته هیچوقت دچار لغزش نشده است. البته بیرقیب بودن کانتر استرایک را نیز نمیتوان نادیده گرفت. درواقع در این سالهایی که کانتر استرایک منتشر شده همیشه به عنوان تنها شوتر تاکتیکال با این شکل و فرم شناخته شده است. اما به نظر میرسد دوران حکومت کانتر در سالهای آینده متزلزل خواهد شد. Riot Games بالاخره رقیبی را برای کانتر وارد میدان کرده که میتواند از پس این حریف چغر و بد بدن بربیاد! البته فعلا زود است که بخواهیم Valorant را به عنوان یک رقیب جدی برای کانتر در نظر بگیریم. سالها طول میکشد تا این بازی بتواند طرفدارهای کانتر را مجاب کند تا از آن دست بکشند و سراغش بیایند. اما در هر صورت، Valorant گام اول را محکم برداشته و میشود به آیندهاش امیدوار بود!
Gears Tactics
با وجود اینکه در تمام طول نسل هشتم مایکروسافت موفق نشد به اندازه رقیبش انحصاریهای جذاب و دوست داشتنی زیادی بسازد اما سال ۲۰۲۰ با عرضه عناوینی چون Gears Tactics، شیبهساز پرواز مایکروسافت و Ori and the Will of the Wisps یک استثنا بزرگ بود و حداقل ایکس باکس وان خداحافظی با شکوهی را تجربه کرد. ساخت یک بازی تاکتیکی نوبتی از دنیای گرز آو وار شاید در نگاه اول عجیب به نظر برسد اما نتیجه نهایی یکی از بهترین بازیهای سال بود که به اندازه خود سری اصلی خشن و نفسگیر است. اگر کمی تنوع ماموریتها بیشتر و داستان بازی هم به اندازه سهگانه گرز آو وار درگیر کننده بود، بدون شک Gears Tactics را میشد در جایگاههای بالاتر هم قرار داد.
F1 2020
در سالی که بازیهای ریسینگ استودیو با سابقه کدمسترز یکی پس از دیگری عناوینی ضعیف و متوسط از آب در آمدند، F1 2020 نه تنها دچار لغزش نشد بلکه با اصلاح ایرادات نسخههای قبلی جای پایش را به عنوان یکی از بهترین بازیهای شبیهساز محکمتر از قبل هم کرد. بخش My Team بر خلاف کریر مد نسخههای قبلی، کنترل کامل یک تیم فرمول وان را در اختیار گیمر میگذاشت و در عین حال بازی با ارائه تنظیمات کامل کار را برای مخاطبهای جدید هم راحت میکرد. برای همین F1 2020 بدون هیچ شکی بهترین نسخه سری و یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۲۰ از نگاه ویجیاتو است، کسی چه میداند شاید سال دیگر حتی F1 به بازی حتی بهتر و بینقصتری از الان هم تبدیل شود.
Yakuza: Like a Dragon
زمانی که شنیدم قرار است آخرین نسخه یاکوزا تبدیل به یک بازی نقش آفرینی کلاسیک تمام عیار بشود، تقریبا داشتم از ترس سکته میکردم اما این موضوع زمانی که بازی را تجربه کردم کاملا برطرف شد و متوجه شدم که سگا به زیبایی هرچه تمامتر قیمهها را داخل ماستها ریخته و کاری کرده که بازی جدید یاکوزا در عین حال که بسیار آشناست، یک بازی نقش آفرینی ژاپنی هم باشد که میتواند گیمرهای ناآشنا به این سبک را نیز راضی نگهدارد. داستان بازی هم به شدت جذاب است و مانند یک فیلم سینمایی مافیایی جذاب روایت میشود، آن هم همراه با سکانسهای به یادماندنی و بینظیر که به این زودیها از یاد مخاطب نمیرود.
Spelunky 2
شاید بازیهای سولز لایک و روگ لایک، از آن دست آثاری نباشند که همه بتوانند از تجربهشان لذت ببرند. اما اخیرا استودیوهای خلاقی چون Mossmouth و Supergiant Games هر روز با ساخت بازیهایی مثل Spelunky 2 و Hades دارند تلاش میکنند که نگاه گیمرها به این سبکها را عوض کنند و با ایدههای متفاوت به آنها نشان دهند که میتوان از چنین بازیهای سختی نیز لذت برد. Spelunky 2 دنباله مستقیمی است بر آنچه در قسمت اول این مجموعه تجربه کرده بودیم. همچنان باید در تونلهای تنگ و باریکی که صدها تله مختلف که هر کدامشان میتوانند جان کاراکتر با نمکتان را بگیرند، به دنبال راهی برای خروج پیدا کنیم. اما Spelunky 2 ویژگیهای جادویی و جذابی دارد که به خاطرشان عملا نمیشود دست از تجربه سخت آن کشید و بیخیال تلاش کردن برای اتمام بازی نشد. این یک دستاورد است که واقعا نباید آن را نادیده گرفت.
Black Mesa
سال ٢٠٢٠ با همه ٢٠٢٠ بودنش حداقل باعث شد آینده برای طرفداران Half-Life کمی روشنتر شود. نه تنها Half-Life: Alyx روی پلتفرمهای واقعیت مجازی به موفقیتی بزرگ رسید، بلکه پس از سالها شاهد کامل شدن پروژه Black Mesa بودیم؛ بازسازی اولین نسخه این فرنچایز افسانهای، ساخته شده توسط تیمی متشکل از طرفداران. Black Mesa نه تنها یک بازسازی قابل احترام از یکی از تاثیرگذارترین بازیهای تاریخ است، بلکه در مواردی حتی یک پیشرفت اساسی نسبت به نسخه اصلی به شمار میرود، به خصوص مراحل Xen که حالا از بخش منفور بازی به مراحل محبوب بازیکنان تبدیل شدهاند. همین که Black Mesa توانسته برخی از جنبههای عنوانی به عظمت Half-Life را بهبود ببخشد و در عین حال به آن بسیار وفادار باشد، به خودی خود کافیست تا جایگاهی در میان بهترین بازیهای امسال به دست آورد.
Streets of Rage 4
Streets of Rage 4 یکی از مهمترین اتفاقات سال ۲۰۲۰ بود. بازی با بازگشتش هم ما را به دوران خوش گذشته برد و یاد و خاطرات Streets of Rage 2 را با گرافیکی بهبود یافته برایمان زنده کرد و هم باعث شد زیر ژانر از یاد رفته بیتم آپ برای بار دیگر بر سر زبانها بیفتد. از نظر کیفیت نیز Streets of Rage 4 واقعا در سطح خوبی قرار دارد. گرافیک هنری بازی در یک کلام بینظیر جذاب است، مراحل بازی پر است از اتفاقات جدید که نمیگذارند گیمپلی بازی تکراری شود و از همه مهمتر طراحی کاراکترها و دشمنان بازی است که با نگاه به آنها به شدت میشود علاقه وصفناپذیر سازندگان بازی را برای بازگرداندن Streets of Rage به دنیای ویدیو گیم را حس کرد. Streets of Rage 4 به معنی واقعی کلمه بازی مهمی است و از آن تجربههایی است که هیچکس نباید از دستش بدهد.
Ghostrunner
برخی از بازیها هستند که هدفشان فراتر از سرگرم کردن ماست. درواقع این دسته از بازیها اعصاب و روان ما را نشانه گرفتهاند. قرار نیست با تجربهشان احساس آرامش به شما دست بدهد. اتفاقا برعکس، قرار است عصبانی شوید و بارها بارها رهایشان کنید اما دوباره برگردید و برای رسیدن به خط آخر بیشتر تلاش کنید. Ghostrunner یکی از این دسته بازیهاست. یک پلتفرمر اکشن که مجموعهای بینقص از مکانیزمها و المانهای مختلف را کنار هم چیده. یک تجربه بینظیر که باعث میشود مخاطب ساعتها از زمانش را حتی با وجود صدها بار مردن صرف تمام کردنش کند. زمانی که کل جامعه گیمینگ منتظر سایبرپانک 2077 بود، Ghostrunner منتشر شد. فارغ از فضاسازی سایبرپانکی و داستانپردازی جذاب، Ghostrunner یکی از بهترین و روانترین گیمپلیها را بین بازیهای پلتفرمر چند سال اخیر دارد. درست است تجربه بازی بینهایت زجرآور محسوب میشود، اما به شما توصیه میکنم تحت هیچ شرایطی آن را از دست ندهید.
Call of Duty Black Ops: Cold War
بعد از یک سال رویایی برای فرنچایز Call of Duty و ترکیب بینظیر Modern Warfare و Warzone، امسال شیب رشد کیفی این سری بازی کمی آرام گرفت و Treyarch با نسخه جدیدی از سری بازی Black Ops که این بار Cold War را یدک میکشید از راه رسید. Call of Duty با Warzone و Modern Warfare همچنان ادامه دارد و پیش از هر زمان دیگری اکتیویژن در تلاش است تا بازی سال گذشتهاش فراموش نشود. اما Black Ops Cold War هم جذابیتهای خاص خودش را دارد که باعث میشود ارزش تجربه در سال ۲۰۲۰ و فراتر از آن را داشته باشد. جدا از مسیر داستانی بازی که بهتر است کمتر راجع به آن صحبت کنیم، بخش زامبی دوباره بازگشته. چه بهتر از این؟ گرچه بخش مولتیپلیر نسبت به مدرن وارفر سال گذشته اندکی کژوالتر شده اما مخاطبین خودش را بالاخره پیدا خواهد کرد. در سالی که خبری از بتلفیلد نبود و الکترونیک آرتز زمین بازی را برای رقیبش خالی کرده بود، اکتیویژن با مثلت مدرن وارفر، وارزون و کلد وار میتازد.
Paper Mario: The Origami King
سری پیپر ماریو از آن دسته بازیهای فرعی در فرنچایز این لوله کش ایتالیایی است که قد و قوارهاش کاملا با سایر بازیها متفاوت است. این سری در واقع سکاندار نگهداری پرچم نقش آفرینی ماریو است و از آنجایی که مهد ماریو کشور ژاپن است و این سبک بازی جزو محبوبترین ژانرهای بازی در این کشور است، وجودش معنا پیدا میکند! اما آیا این بازیها در خارج از مرزهای ژاپن و پیش کسانی که لزوما عشقشان بازی نقش آفرینی نیست هم مهم هستند؟ عنوان Paper Mario: The Origami King رسما یک آشتی کنان بینظیر بین کسانی است که بازیهای نقش آفرینی را نچشیدند و حالا با آن میتوانند تجربهای نو و جالب به دست بیاورند و همزمان در دنیای رنگی و شاد ماریو نیز غرق شوند.
Genshin Impact
از نظر بسیاری از کاربران The Legend of Zelda: Breath of the Wild بهترین بازی نسل هشتم محسوب میشود. نمیشود با این نظر مخالفت کرد و بحث سر درست بودن یا نبودنش را به آینده موکول میکنیم. مسئله اینجاست خیلیها نتوانستند Breath of the Wild را تجربه کنند. درست است امولاتورها تاحدودی این رویا را برای پیسی بازها محقق کردند، اما نه با آن کیفیت و راحتیی که روی سوییچ دیده بودیم. درنهایت کار به Genshin Impact رسید. یکی از کلونها یا درواقع عناوینی که از Breath of the Wild الهام گرفته و آنقدر با کیفیت و بینقص است که دلمان نمیآید از آن به عنوان یک «کپی» اسم ببریم. انتشار Genshin Impact زمانی ارزشمندتر میشود که میفهمیم حتی روی پلتفرم موبایل هم میتوانیم تجربهاش کنیم و از آن مهمتر اینکه بازی به صورت کاملا رایگان در اختیارمان قرار گرفته. Genshin Impact نه فقط یکی از بهترین بازیهای موبایلی سال ۲۰۲۰، بلکه یکی از بهترین اتفاقات صنعت بازیهای ویدیویی در سالی که گذشت محسوب میشود.
Nioh 2
بازی Nioh 2 به این دلیل شایسته احترام است که دقیقا همان کاری را انجام میدهد که طرفداران نسخه ابتدایی از قسمت دوم بازی انتظار داشتند. گیمپلی بازی به اندازهای سریع و تکنیکیتر شده تا تجربهای کاملا جدید نسبت به نسخه قبلی باشد و بهینه بودن بازی و لودینگهای سریع آن هم باعث شده تا دیگر مردنهای متعدد آزار دهنده نباشند. در واقع Nioh 2 آنقدر آیتمهای گوناگون، باس فایتهای متنوع و روشهای مختلف برای از بین بردن دشمنان دارد که قطعا با یک بار تمام کردن بازی نمیتوانید تمام آنها را تجربه کنید. البته این موضوع چندان هم اهمیت ندارد چون اصلا این بازی عنوانی نیست که با یک بار تمام کردن بتوان آن را کنار گذاشت، دست شما در پیادهسازی روشهای مختلف برای از بین بردن دشمنان و رد کردن چالشها آنقدر باز است که ممکن است استایل بازی کردنتان کاملا با دیگر کاربران این بازی متفاوت شود. در میان تمامی این نکات مثبت، شاید تنها داستان کمعمق و گرافیک نچندان نسل هشتمی بازی باعث شود که نتوانیم Nioh 2 یک شاهکار خطاب کنیم و آن را در بین دستهبندی بازیهای عالی سالی که گذشت قرار دهیم.
Spider-Man: Miles Morales
Spider-Man: Miles Morales دقیقا همان چیزی بود که انتظارش را داشتیم. یک بازی به شدت مهیج، جذاب، سرگرم کننده و از همه مهمتر تماشایی. همچنان تار تنیدن در بین ساختمانهای سر به فلک کشیده نیویورک حس بینظیری دارد. پیمودن مراحلی که اینسومنیاک برای مایلز و توناییهای تازهاش طراحی کرده واقعا دلنشین است. اما جذابترین نکته ماجرا، قصهای است که این استودیو تازه خریداری شده سونی با همکاری مارول برای اسپایدرمن مشکی پوش نوشته. قصه بازی با اینکه هنوز به کلیشههای داستانهای همیشگی خانواده عنکبوتی چنگ میزند ولی به معنی واقعی کلمه بهترین بستری بوده که شخصیت مایلز میتوانسته در آن شکل بگیرد. مایلز جوان واقعا کاراکتر دوست داشتنی و جذابی است و قصه شخصیاش را آنقدر برایتان مهم جلوه میدهد که نتوانید تا آخرین لحظه دست از تجربه بازی بکشید.
Immortals Fenyx Rising
جای شرم دارد که خیلیها با دیدن تریلرهای Immortals Fenyx Rising آن را یک کپی از زلدای اخیر خواندند و بیتوجه از کنارش رد شدند. البته انصافا هم کمی حق دارند، چون واقعا بازی را نمیتوان یک عنوان نوآورانه و اورجینال دانست. اما همین جاست که بازی ناگهان سورپرایزتان میکند؛ Immortals Fenyx Rising یک بازی بیادعاست، اما همان چندتا چیزی که وعده داده را عالی انجام میدهد. مبارزات بازی در عین سادگی بسیار عمیق هستند، پازلهایش آنقدری خوشساخت و هوشمندانه هستند که هم مغزتان را درگیر کنند و هم روند بازی را خراب نکنند، و دنیای به غایت زیبای بازی شما را به گشت و گذار داخلش تشویق میکند. به علاوه، بازی با یک دیدگاه خاص و تازه به اساطیر یونانی قطعا برای علاقهمندان به این سوژه بسیار جذاب خواهد بود.
Final Fantasy VII Remake
فکر کنم بیش از ده پانزده سال است که منتظر عرضه نسخه بازسازی شده فاینال فانتزی ۷ بودیم، بازی که اول قرار بود برای پلی استیشن ۳ بیاید و نهایتا راهش را به اواخر عمر پلی استیشن ۴ باز کرد. این همه انتظار در نهایت جواب داد و از دو لحاظ بر قلب گیمرها حک شد؛ یکی یک بازسازی به شدت جذاب و زیبا و دیگری کوتاه بودن آن. نسخه بازسازی فاینال فانتزی ۷ بینظیر است اما تنها ده الی پانزده درصد بازی اصلی را دربرمیگیرد و با پایان بندی غافلگیرکننده آن کاری میکند که حسرت در هر گیمری باقی بماند. آیا ادامه بازی در این نسل خواهد بود؟بعید میدانم اما این همه سال برای انجام بازی که داستانش تمام نشود کمی زور داشت، هرچند بازی آنچنان بزرگ و پر از جزییات است که میتوان به تیم سازنده هم کمی حق داد، آنها یک بازی بینظیر را از نو خلق کردند و این بار هم آن را بیهمتا آفریدند، خلق دو بازی شاهکار از یک داستان کاری نشدنی است که فقط از دست اسکوئر انیکس برآمده است.
Crash Bandicoot 4
با احیای کرش بندیکوت در سالیان گذشته توسط ریمیک سهگانه نخستش، اینکه داستان کرش بندیکوت ادامه پیدا کند دور از ذهن نبود. پس از چند ده سال بالاخره نسخه شمارهداری از کرش مزین شده به عدد «۴» عرضه شد و تیم سازنده بازی نشان دادند که شاگردان بسیار خوب ناتی داگ هستند و از سه گانه آنها درسها آموختند. بازی کرش بندیکوت ۴ یک بازی کاملا جدید و نوآورانه با گرافیکی فوق العاده است که در عین حال تمامی المانهای این سری را حفظ کرده و کاربران قدیم و جدید را توامان به وجد میآورد. یکی از بهترین پلتفرمرهای این نسل! دیگر چه میخواهید؟
Assassin's Creed Valhalla
چند سالی میشود که عادت کردهایم یوبیسافت ما را با بازیهای ناقص و پر از ایرادش ناامید کند. عناوینی که نسخه نهایی آنها فرسنگها با نمایشهای اولیه فاصله دارد و در عین حال همگی از فرمولی یکسان پیروی میکنند اما اساسینز کرید والهالا و ایمورتالز دو استثنا بزرگ امسال بودند. والهالا نه تنها داستانی جالب و هیجانانگیز را در قالب ماموریتهایی متنوع روایت میکند، بلکه حتی سری را به ریشههای اصلی خودش نزدیکتر کرده است. تمام اینها را به دنیایی غنی و چشمنواز و ماموریتهای فرعی دوست داشتنی اضافه کنید تا متوجه شوید چرا والهالا لیاقت حضور در این لیست را دارد. اگر به خاطر یک سری باگ و مشکلات فنی نبود، آخرین نسخه اساسینز کرید میتوانست حتی جایگاه بالاتری هم کسب کند.
Dreams
امسال دریمز هر شکلی از کملطفی که فکرش را بکنید، تجربه کرد. انحصاری جاهطلبانه سونی با وجود آنکه توانست به تمامی وعدههایش عمل کند اما در میان چند انحصاری بزرگ دیگر گم شد و خود سونی هم در تبلیغ و بازاریابی بازی کمکاری کرد. اما هیچ کدام از اینها از ارزش واقعی Dreams کم نمیکند. دریمز بیشتر از آنکه یک بازی باشد، یک موتور بازیسازی بسیار قدرتمند است که امکان ساخت بازی با هر ژانر و سبکی را به شما میدهد. ابزارهای بازی بینهایت زیاد و کاربردی هستند، کار با آنها آسان است و امکان به اشتراک گذاشتن ساختههایتان با دیگران بازی ساختن را از هر زمان دیگری راحتتر میکند. ناسلامتی در مورد عنوانی صحبت میکنیم که جامعه کاربرانش قسمتی از برخی از بازیهای همین لیست را در آن ساختند.
Crusader Kings III
Crusader Kings III یکی از بهترین و جذابترین بازیهای استراتژی حال حاضر است و چه از نظر فنی و چه از دیدگاه منطق، فرسنگها با بازیهای هم سبکش فاصله دارد. پارادوکس اینترکتیو دنیایی را برای بار سوم خلق کرده که عملا میتوانید برای بزرگتر و قدرتمندتر کردن قلمرو خود از هر نوع استراتژی و حیلهای که به ذهنتان میرسد استفاده کنید. برای مثال همیشه لازم نیست برای تحت سلطه گرفتن کشور همسایه با او وارد یک جنگ بزرگ شوید. به جای این کار میتوانید با ایجاد یک جنگ کوچک، ولیعهد پادشاه آن قلمرو را کشته و شرط پایان جنگ را ازدواج پسرتان با دختر او قرار دهید. در این شرایط شما با یک تیر دو نشان زدهاید؛ هم یک متحد برای جنگهای احتمالی به دست آوردهاید و هم در نهایت تاج و تخت آن پادشاه نسیب نوهتان میشود. این تازه یکی از صدها راه حلی است که میتوانید برای بازیهای سیاسی خود داشته باشید و طبیعتا این چیزی نیست که هر روز در بازیهای مختلف بتوانید تجربهاش کنید.
Wasteland 3
متاسفانه طی سالهای گذشته سری بازیهای Wasteland نتوانستند آنطور که باید و شاید خودشان را نشان دهند. با وجود اینکه این سری بازها الهام بخش سری فالوت بودند، اما همیشه کاربرها از فالوت به عنوان بهترین تصویرگر یک دنیای پس از انفجار هستهای یاد میکنند. افول فالوت طی سالهای اخیر و برآورده نکردن انتظارات طرفداران این فرصت را به استودیو inXile Entertainment داد تا بتواند با Wasteland 3 بدرخشد. خوشبختانه همه چیز به خوبی پیش رفت و پس از مدتها سری Wasteland با استقبال و تمجید کاربران و منتقدین مواجه شد. این آخرالزمان یخزده منتظر تمام دوستداران سبک نقش آفرینی است تا بتوانند در دنیایی وسیع پیشروی کنند و با انتخابهایشان آینده این جهان را تغییر دهند.
Microsoft Flight Simulator
وقتی Microsoft Flight Simulator برای اولین بار با آن وعدههای انقلابی و جاهطلبانهاش معرفی شد، باورش سخت بود که یک بازی بتواند از عهده همه آنها بر بیاید. اما نتیجه نهایی دقیقا همان چیزی بود که انتظارش را داشتیم، یک بازگشت بینظیر برای یک سری شبیهساز به قدمت خود تاریخ ویدیو گیم که این قدرت را به شما میدهد تا به هر جایی از دنیا با گرافیکی واقعگرایانه و فوتورئالستیک سفر کنید. اما یکی از بهترین ویژگیهای MFS این است که بر خلاف نسخههای قبلیاش عنوان دسترسپذیرتری است و آنقدر تنظیمات متنوعی دارد که شما هم میتوانید بدون داشتن ثانیهای تجربه و اطلاعات قبلی با کنترلر یک بویینگ ۷۴۷ را از جایش بلند کنید و صحیح و سالم فرود بیاورید. شبیهساز پرواز مایکروسافت نه تنها بهترین بازی شبیهساز امسال بلکه از نظر ما هشتمین بازی برتر سال هم بود که امیدواریم شما هم تجربهاش را از دست ندهید.
Doom Eternal
Doom Eternal به راحتی یکی از بهترین شوترهای اول شخصیست که در تاریخ ساخته شده. اید سافتور با تمرکز دو چندان روی نقاط قوت Doom 2016، برطرف کردن ضعفهایش و اعمال تغییراتی هوشمندانه در مکانیکهای بازی نه تنها یک تجربه سریع و خشن، بلکه بسیار عمیق و هوشمندانه به بازیکنان ارائه میدهد. بازی قوانین سفت و سختی دارد و برای عدم پیروی از آنها شما را مجازات میکند، اما به محض این که با مکانیکهای بازی آشنا شوید میبینید که چقدر سریع به یک شیطانکش افسانهای تبدیل میشوید. در کنار یک گیم پلی که به ارضاکنندهترین شکل ممکن ساخته شده، Doom Eternal همچنین یک شاهکار فنی است. بازی در عین این که یکی از خوشگلترین و باجزئیاتترین بازیهای نسل است، روی تمام پلتفرمها آنقدر روان اجرا میشود که باورتان نمیشود. و البته که موسیقی بازی هم که کار میک گوردون است را داریم. آیا لازم است چیز دیگری بگوییم؟
Desperados III
باز هم جان کوپر، همان شخصیت سری بازیهای Desperados برگشته تا در سومین قسمت ما را به یک ماجراجویی جدید ببرد. این بار قرار نیست همه چیز به زمان حال اختصاص داشته باشد. حتی به گذشته برمیگردید و چند برگی از خاطرات دوران کودکی جان را نیز مرور میکنید. اگر بخواهیم تمام انتظاراتمان از یک بازی تاکتیکال – مخفیکاری را روی یک برگه بنویسیم، میتوانیم آن را خیلی خلاصه کنیم. خلاصهای که از آن صحبت میکنم تنها شامل دو کلمه میشود، Desperados III. گیمپلی بینقصی که دستتان را برای اجرای هر نوع استراتژی باز میگذارد، محیطهای رنگارنگ و متنوع، شخصیتپردازی جذاب و داستانی گیرا موجب میشوند تا از Desperados III به عنوان یکی از بهترین بازیهای سال ۲۰۲۰ یاد کنیم.
Ori and the Will of the Wisps
سال ۲۰۲۰ اگرچه برای سونی و پلی استیشن فوقالعاده رقم خورد اما مایکروسافت با ایکس باکس تقریبا دست خالی بود تا اینکه معجزه Ori and the Will of the Wisps از راه رسید و فروغی بود به دل دارندگان ایکس باکس وان. ادامه داستان اوری در این نسخه آنقدر قوی، گیرا و پر از هیجان است که پس از تمام کردن بازی امکان ندارد تا مدتها فراموشش کنید. Will of the Wisps داستان اوری را پیش میبرد، دنیای تاریکتری را نشانمان میدهد، گیمپلی کامل نسخه اول رو چند مرحله بهبود میبخشد و لحظه به لحظهاش چشم و گوشتان را نوازش میدهد. بازی در چند هفته ابتدایی اندکی درگیر مشکلات فنی بود که با ارائه آپدیتهای سریع، تجربه نسخه دوم در ذهنها جاودان و ماندگار شد.
Ghost of Tsushima
استودیو ساکرپانچ با ساخت Ghost of Tsushima کاری را انجام داد که یوبیسافت با مجموعه Assassin's Creed سالهاست در به سرانجام رساندن آن ناکام مانده. Ghost of Tsushima یکی از بهترین بازیهای اکشن ماجرایی است که هم در بخش اکشن رو در رو عملک
هنوز برای این پست نظری ثبت نشده است .